دسترسی سریع
چهارشنبه ٢٧ تير ١٤٠٣

 

اولين كارشناس پرستاري شهرستان سبزوار

  آقاي حسين پيشنمازي متولد 1326در شهرستان سبزوار مي باشد.تحصيلا ت دوران متوسطه خود را دردبيرستان دكتر غني شهرستان سبزوار در سال 1347 به پايان رساند.و در تاريخ 7/10/ 49  بعنوان مروج تنظيم خانواده و آمارگو در شبكه بهداري و بهزيستي شهرستان سبزوار شروع بكار نمود. همزمان باپیروزی انقلاب پرشكوه اسلامي در رشته پرستاري پذيرفته و تحصيلات دانشگاهي خود را در مدرسه عالي پرستاري اميد تهران به پايان رساند.وي از تاريخ 10/2/63 بعنوان اولين كارشناس پرستاري  مشمول لايحه قانوني خدمت نيروي انساني سبزوار در بهداري شهرستان سبزوار آغاز بكار نمود. در تاريخ 23/11/ 63 ابلاغ خود را بعنوان رئيس خدمات پرستاري بيمارستان حشمتيه دريافت ودر ادامه خدمت صادقانه در سال 1366به جبهه هاي حق عليه باطل اعزام و به درجه رفيع جانبازي نائل آمد.وي فعاليت هاي خود را در سمت هاي مختلف پرستار ،سرپرستار و مترون و همچنين مدير بيمارستان ادامه داده و در سال78 13  با افتخار و شايستگي بازنشسته گرديد.

 

پروانه موقت پرستاري

ابلاغ نيروي طرحي

ابلاغ رئيس خدمات پرستاري


برگ سوابق خدمت

 

کارت شناسائی جانبازان _ آقای حسین پیش نمازی



مصاحبه اختصاصی با

حسین پیشنمازی اولین پرستار دانشگاه علوم پزشکی سبزوار

«هركسي براي برطرف نمودن نيازهاي بيماري بكوشد خواه آن را برآورده سازد و خواه برآورده نكند، همانند روزي كه از مادر زاده شده است از گناهانش پاك مي شود.»         رسول اکرم (ص)
                                                

مصاحبه با حسین پیشنمازی  اولین پرستار دانشگاه علوم پزشکی سبزوار که به افتخار جانبازی نیز نائل آمده اند .

به مناسبت میلا د پیامبر مهربانی ها حضرت محمد (ص) و صادق ال محمد (ص) روز دوشنبه  سی ام دی ماه به همراه آقای سعادت منش مدیر پرستاری  و خانم بیدی کارشناس پرستاری جهت تقدیر از سالها خدمت صادقانه و خالصانه اولین پرستار دانشگاه جناب آقای پیشنمازی راهی منزل آن بزرگوار شدیم که با استقبال و محبت پدرانه ایشان روبرو گشتیم  . به همين مناسبت مصاحبه كوتاهي با آقای پیشنمازی انجام داديم كه ايشان نيز لطف كرده و با وجود مشغله ي كاري اين فرصت را به ما دادند ،  درادامه شما مخاطب گرامی را به خواندن این مصاحبه دعوت می کنیم .

جناب آقای پیشنمازی با تشكر مجدد ازفرصتي كه به ما داديد ، در ابتدا و به عنوان اولين سؤال لطفاً خودتان را معرفي نماييد؟

بنده حسین پیشنمازی متولد 1326 در شهرستان  سبزوار هستم که دوران ابتدایی خود را در مدرسه اسرار و  تحصیلات دوران متوسطه را  در دبیرستان دکتر غنی گذراندم و بعد از فراغت از تحصیل خدمت سربازی را به اتمام رساندم  و  بعد از آن در سال 1349 جذب شبکه بهداشت و درمان سبزوار شده و به عنوان مروج تنظیم خانواده به مدت 10 سال مشغول به خدمت شدم و در سال 56 در آزمون پرستاری مدرسه عالی پرستاری امید تهران پذیرفته شدم ؛ در سال 1357 ازدواج نمودم  که ثمره این ازدواج دو فرزند است .  بعد از  اتمام تحصیلات در سال 63 به عنوان  اولین پرستار سبزوار  در بیمارستان حشمتیه سبزواردر لایحه طرح نیروی انسانی آغاز بکار نمودم و سپس بعنوان سوپروایزر بکار خود ادامه دادم  در آن سال ها اکثر نیروهای بیمارستانی کمک بهیارانی بودند که از بین نیروهای خدماتی انتخاب شده و شش ماه دوره آموزشی را گذرانده بودند و بنده اولین  پرستار با مدرک دانشگاهی بودم در آن سالها بیمارستان حشمتیه مدیر خدمات پرستاری نیز  نداشت و در اواخر سال 63 ابلاغ اینجانب بعنوان اولین مدیر خدمات پرستاری سبزوار صادر گردید ،اینجانب به عنوان مترون بیمارستانهای امداد شهید بهشتی و حشمتیه مشغول خدمت بودم و در سال 1378 بازنشسته شدم .

از دوران تحصیل و همچنین شرایط بیمارستان  حشمتیه در زمان حضورتان به عنوان پرستار برای مخاطبان  بیان کنید ؟

با قبولی در مدرسه عالی پرستاری امید چون با مامور به تحصیلی ام موافقت نشد یک سال مرخصی بدون حقوق گرفتم و آغاز تحصیل مصادف شد با دوران انقلاب اسلامی که وقفه در تحصیل پیدا شد و بعداز پیروزی جمهوری اسلامی مدارس پرستاری جزو اولین آموزشگاه هایی بود که بازگشایی شدند  و بعد از دو سال با ماموریت به تحصیل من  موافقت شددر مدت تحصیل شبها در بیمارستان بوعلی  در بخش مراقبت های ویژه قلب مشغول بکار بوده و روز ها به ادامه تحصیل می پرداختم.

در آن زمان بیمارستان حشمتیه فقط  دارای سه بخش داخلی ، اورژانس و زنان و زایمان بودو  فقط سه – چهار   ماما در آن مشغول بکار بودند  که برنامه ریزی برای انان با توجه به  حجم مراجعات مردمی کار بسیار سختی بود و در آن زمان با توجه به نبود پزشک متخصص و نبود تجهیزات و امکانات لازم ، بیشتر بیماران جهت مداوا  به مشهد اعزام میشدند.

در آن سال ها ما با کمبود  شدید نیرو ی تحصیل کرده و فضای محدود درمانی روبرو بودیم بطوری که رئیس وقت بیمارستان دکتر سنایی که متخصص زنان وزایمان بودند همیشه آنکال بودند و الحق که با این وجود در هر شرایطی با آمادگی کامل و احساس مسئولیت فراوان در تمام اوقات بیست و چهار ساعت بر بالین بیمار حاضر میشدند .

همچنین شایسته است که  از خدمات دکتر احمدی حسینی به جهت پیگیری راه اندازی بخش دیالیز وبخش مراقبت های ویژه قلب و سرو سامان دادن به واحد نقلیه نیز یادی بکنم .

و همچنین یادی بکنم از پرستاران هم دوره آن سال ها آقای احمد شهابی، خانم فهیمی ،خانم برادران و خانم جعفرزاده که جزو اولین پرستاران  حوزه درمان سبزوار بودند و  خدمات زیادی را به همشهریان عزیزم ارائه نمودند.

از دوران حضور در جبهه حق علیه باطل برایمان بگویید چگونه مجروح شدید ؟

با آغاز جنگ، بنده درسه دوره به عنوان پرسنل درمانی  در جبهه های حق علیه باطل شرکت نمودم ،در آخرین مأموریت خود در آبادان شیمیایی شدم ، ما را  شبانه به اهواز اعزام کردند، جاده  زیر بمباران شدید دشمن بود بطوریکه در آن تاریکی شب حتی راننده چراغ های ماشین را روشن نمیکرد تا مبادا ماشین توسط دشمن شناسایی و مورد حمله هوایی  قرار بگیرد ،  یادم هست در آن لحظه " أمن یجیب" را مدام زیر لب  زمزمه می کردم تا اینکه به سلامت به اهواز رسیدیم با توجه به اینکه در منطقه شیمیایی شده بودیم سریعا  با کمک پرستاران مرکز درمانی اقدامات اولیه انجام و کلیه لباس هایمان را تعویض نمودند و پس از رسیدگی های اولیه به سبزوار منتقل شدم .جراحت شیمیائی  تاثیر زیادی برسلامت  ریه و حنجره ام داشت و همچنین از ناحیه  چشم و گوش  نیز دچار آسیب شدم  ،بعد از بازنشستگی این عوارض حاد تر شد بطوری که  حتی در صحبت کردنم دچار مشکل اساسی شدم و به علت آسیب اساسی  به تار های صوتی ام در بیمارستان آبان مشهد  بستری و تحت عمل جراحی قرار گرفتم  در آنجا دکتر نقیبی تشخیص بیماری سرطان را داد و گفت نیاز به شیمی درمانی ندارد ولی مدت یک ماه روزی 2 دقیقه رادیو تراپی شدم. در آن سال ها یادم هست که  بارها و ساعت ها  در حرم حضرت امام رضا (ع) طلب شفاعت میکردم از یک طرف نمی خواستم به خانواده ام چیزی بگویم که دچار اضطراب نشوند و از طرف دیگر نام مهیب سرطان در دلم سنگینی می کرد. (اشک های جانباز عزیز جاری شد) بتدریج با عنایت خداوندمتعال بهبودی حاصل شد و خدا  خواست  تا سایه ام بالای سرخانواده ام  باشد.

از ایشان از خاطرات به یاد ماندنی دوران خدمتشان در بیمارستان حشمتیه پرسیدم :

جزو خاطرات بیادمادنی و ارزشمند بنده از بیمارستان ، نجات جان همکار عزیزمان آقای مشرقی، اولین مسئول دفتر معاون درمان دانشگاه بود ، ایشان که جزء همکاران بسیار دلسوز مان بودند بدلیل مشکلات قلبی در سی سی یو بستری بودند که ناگهان  دچار ایست قلبی تنفسی می شوند ، و  خانم مریم  عربشاهی پرستار مجرب بخش مراقبت های ویژه قلب  آن زمان با اقدام به موقع در احیای قلبی ریوی باعث شدند آقای مشرقی جان دوباره گرفته و با گذشت سال ها همچنان سالم  و سرحال به زندگی خود ادامه دهند .  

در پایان این مصاحبه صمیمی بابرادر جانباز آقای پیشنمازی، ایشان  از توجه خاص دانشگاه در خصوص بازنشستگان و حضور تیم خبری به منزل ایشان تشکر نمود وهمچنین در مورد رفع مشکل پرداخت هزینه بیمه درمانی بازنشستگان جانباز توجه خاص مسئولین را خواستار شدند . 

                                                       با آرزوی سعادت برای آقای پیشنمازی و خانواده گرامی -  مصاحبه کننده مهدی سلمانیان